آوای شریعت

محتواها

  • یا سید الساجدین (ع)
  • گناه بعد از توبه
  • گل باشید تا بعد از مرگ نیز معطر بمانید.
  • گاهی چادرم خاکی می شود!
  • کلمه ها
  • چه کسی قبر امام حسین (ع) را ساخت
  • چه کسی را باید خشنود کرد؟
  • چادر
  • پیر زن ها به بهشت نمی روند
  • نمی دانید چه لذتی دارد ...
  • ناسازگاری آزادی انسان با دینداری و باور به خدا
  • می آیی؛می دانم...
  • من از خدا پسر می خواهم!
  • ملکا ذکر تو گویم که تو پاکّی و خدایی / نروم جز به همان ره که توام راهنمایی
  • مقایسه زن در فرهنگ اسلامی و در فرهنگ غرب
  • معامله با خدا دریچه ای به بی نهایت
  • مشهد الرضا در کلام اهل سنت ...
  • مشتریان کلاه بردار
  • مسئولیت های سازنده در عصر غیبت
  • مسئولیت ما
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

معامله با خدا دریچه ای به بی نهایت

13 آبان 1392 توسط هزارپیشه

 

آری برای من در این آشفته بازار دنیا کم نیاوردم و با این همه سرمایه،به سرقت


نروم و بتوانم سرمایه هایم را هدایت نموده و خودم رشد کنم،باید دست در دست او گذارم


که او خالق من است و مرگ و زندگی من در دست اوست و من بدون او متحیر و سر گردانم.


من که الان از مرگ وحشت دارم،اگر با خدا معامله کنم،دریچه ای به رویم باز می شود که دیگر


این دنیا برایم کوچک است.


حضرت علی (ع) از پیامبر اکرم (ص)نقل می فرمایند: «الدنیا سجن المؤمن» دنیا زندان مؤمن است.


و من،این پرنده ی محصور در قفس،شوق پرواز پیدا می کنم و دلم برای پرواز از این قفس تنگ می شود،


چون این انتقال را نابودی نمی بینم.


من میدانم که خدا نیافریده تا نابود کند،بلکه آفریده تا انسان،آن بینهایت را که دنبالش می گردد انتخاب کند.


«و اما مرگ،پایان نیست،آغاز دویدن هاست»


آفریده تا انسان را از رحمت بی کران خود سر شار سازد. مرگ یعنی انتقال،نه نابودی.آدم از رحم مادر به


دنیا منتقل می شود و با مرگ به عالمی دیگر می رود،چون اینجا جای ماندن نیست. می خواهم بگویم اگر ما


عمر نوح را هم داشته باشیم،باز هم محدودیم،آخرش که می میریم،چه 100سال چه 2500سال.


حتماً این نسبت را در مفهوم اعداد به خاطر می آورید که عدد هر چه قدر هم بزرگ باشد،در برابر بی نهایت


هیچ است.عمر آدمی هم هر چقدر زیاد باشد،در مقایسه با زندگی آخرت چیزی در حدود هیچ است.

 

te mso 9]> Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA yles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> ” UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ /> style="font-size: medium;"> Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA yles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> ” UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ />

 نظر دهید »

سلام و مصافحه

11 آبان 1392 توسط هزارپیشه

 

سلام،چراغ سبز آشنایی است.وقتی دو نفر به هم می رسند،نگاه ها که به


هم می افتد،چهره ها که رو در رو قرار می گیرد،نخستین علامت صداقت و


مودت و برادری،«سلام دادن» است و در پی آن،دست دادن و «مصافحه».


دو نفر را تصور کنید که به یکدیگر می رسند،آشنا و دوست هم هستند. در این


برخورد، بهتر است نخستین کلامشان چه باشد؟آیا مناسب تر از «سلام» چیزی


سراغ دارید؟


مفهوم سلام


سلام،نام خداست و تحیّت الهی،سفارش پیامبر است و امامان.تا آنجا که


فرموده اند:اگر کسی پیش از سلام،شروع به سخن کرد، جواب ندهید:


«مَن بَدَءَ باکلام قبلَ السّلامِ فَلا تُجیبوهُ.»


در حدیث دیگری امام صادق(ع)از قول خداوند نقل می کند که:بخیل،کسی


است که از سلام دادن به دیگری بخل ورزد:


«البَخیلُ مَن بَخِلَ بِالسّلامِ.»


دست دادن


مصافحه هم دوستی آور،کدورت زدا و محبت آفرین است.ما علاقۀ خود و


صمیمیت را بادست دادن ابراز می کنیم.این دستور مقدس و پر برکت اسلامی،


در تحکیم در رابطه های دوستی و اخوّت،ثمر بخش است.


امام باقر (ع)فرمود:هر دو نفر مؤمنی که با هم دست بدهند،دست خدا میان


دست آنان است و دست محبت الهی بیشتر با کسی است که طرف مقابل


را بیشتر دوست بدارد.


منبع:اخلاق ومعاشرت.استاد جواد محدثی

 نظر دهید »

مشتریان کلاه بردار

10 آبان 1392 توسط هزارپیشه


دنیا بازار است و در این دنیا بازار مشتری ها زیادند:


1.جلوه های دنیا


جلوه های قشنگ دنیا با همه زرق و برقش که گفته اند مَثل آن مَثل مار خوش


خط خال و زیباست با پوستی نرم که هر جاهلی را می فریبد و او را از سم


کشنده اش غافل می سازد.


2.شیطان


مشتری دوم شیطان قسم خورده ای که به هر قیمتی می خواهد من خودم را


فروخته و به او مفت سواری بدهم.


با مشتری قبلی یعنی دنیا دستش در یک کاسه است و شریکت جاری او


بحساب می آید،بنابراین به آن مشتری قبلی حواله می دهد و محبت او را


برایم آذین می بندد.او تا اعماق وجود من نفوذ می کند و شبانه روز هممشغول کار است.


شیطان در این بازار دو حربه اساسی برای به تور انداختن آدمها دارد:


1.شهوت  2.شبهه


او وعده می دهد و بعد به وعده اش عمل نمی کند.


ما را به دنیایی از آرزوها فرو می برد و سرگرم می سازد و بعد


تنها و دست خالی جا می گذارد.


3.آدم های خود خواه


انسانهای حریص دنیا پرست که تو را برای خودشان می خواهند و به هیچ جز


رسیدن به مطالع دنیای خود فکر نمی کنند؛در کلام نورانی علی (ع)به همان


سگهای پارس کننده و گرگهای درنده ای تشبیه شده اند که حتی همدیگر را


می درند تا به خواسته خویش رسند،اگر برسند!


4.هوای نفس


مشتری چهارم و از همه بدتر همین مشتری است خواسته های تمام نشدنی


دلم و آرزوهای رنگارنگ نفسم که مثل موریانه به جانم افتاده اند و اگر خدا به من


رحم نکند عمرم تباه است!وحریف این مشتری نخواهم شد.


او همه ی سرمایه ام را یک جا به باد خواهد داد.


همه ی این مشتری ها ی نامرد مرا برای خودشان می خواهند.


همه مرا بچه فرض کرده اند،اما وقتی به خودم بر می گردم میبینم اینها کم است.


احساس می کنم بیشتر می خواهم،اینها مرا قانع نمی کند.


من احساس می کنم ارزشم از دنیا بیشتر است،من این را فهمیده ام که آدم های دیگر


مثل خود من فقیر و نیازمندند،من می دانم شیطان عقده ی حقارت دارد و می خواهد


سرِ من خالی کند و انتقام بگیرد.


من دریافتم که نفس امّاره ی افسار گسیخته،مرکبی نیست که بشود به او اعتماد کنم،


من همه اینها را می دانم،اینها هیچ کدام لیاقت معامله ی با من را ندارند.


منبع:بهای انسان.وحید خراسانی



 نظر دهید »

راه بی چراغ

09 آبان 1392 توسط هزارپیشه


راه بی چراغ؟


تجربه سخت و جانکاهی است.


شب را به سر بردن در شبی سرد و تاریک،آنگاه که ابر های تیره صورت ما را پوشانده اند.


کاروان برای سالم ماندن از گزند باد هاپشت تپه ای پناه گرفته است.


سوز سرما تا مغز استخوان رسیده است،نکند این شب طولانی شود؟!!


پس خورشید کجاست؟


اگر نتابد کاروان راه خود را چگونه پیدا کند؟


نکند خورشید می خواهد آفتابش را از مردم دریغ کند ؟!!


هنوز ما زنده ایم، نفس می کشیم، ما هم به آن نیاز داریم،خدا آیا ما را از یاد برده ای؟


آیا خداوند پس از اخرین پیامبر، دیگر انسان ها را فراموش کرده است؟


آیا آنها را در سرگردانی خود در بیابان های سرد و طوفانی رها کرده است؟




 نظر دهید »

25 ذی الحجه روز نزول سوره هل أتی(سوره انسان)

08 آبان 1392 توسط هزارپیشه

 

یکی از مهم ترین آیاتی که در فضیلت امیرالمؤنین(ع) و فاطمه زهرا (س) و

حسنین علیهما السلام نازل شده آیات سوره مبارکه هل أتی(انسان)

می باشد که شأن نزول آن مربوط به ایثار طعام این خانواده در سه شب

متوالی است که همه روزهای آن روزه بوده و غذای خود را به مسکین

و یتیم و اسیر ایثار نموده و خود فقط با «آب» افطار نمودند.


در سال ششم هجری دو کودک خرسال خانه امیرالمؤمنین(ع)یعنی


امام حسن(ع)و امام حسین(ع)بیمار شدند.به پیشنهاد پیامبر(ص)نذر کردند


که به شکرانه بهبودی کودکان دلبندشان سه روز روزه بگیرند.کودکان شفا


گرفتند.حضرت علی(ع) و فاطمه(س) و بچه ها روزه گرفتند.امیرالمؤمنین
مقدار ی

جو گرفتندتاحضرت فاطمه(س)آرد کنندوبرای افطار نانی تهیه شود،


خانم فاطمه (س) یک سوم آنها را آرد نمود؛تنور روشن شد؛بوی نان فضای


خانه را پر کرده بود.هنگام افطار رسید مسکینی درب خانه را کوبید و کمک


خواست،اهل خانه نان را به مسکین دادند و خود با آب افطار کردند.


روز دوم یتیمی درب خانه را کوبید و در سفره افطار جز آب چیزی باقی


نگذارد.نیازمندان شهر که خانه ای را به مهربانی و بخشندگی خانه اهل


بیت پیامبر نمی شناختند،هر روز به درب خانه می آمدند.


روز سوم اسیری آمد و کمک خواست.نان امشب هم به آن مرد نیازمند

داده شد.


زمانی که پیامبر (ص)،فاطمه(س) و فرزندانش را در آن حال دید اشک


چشمان پیامبر را پر کرد.


فرشته وحی در این هنگام سوره دهر را نازل کرد:«…و(با وجود نیاز خود)


به مسکین و یتیم و اسیر طعام می دهند.ما تنها برای رضای خدا به شما


غذا دادیم ما از شما نه پاداشی می خواهیم و نه تشکری.خداوند آنان را


از شرّ آن روز (قیامت) نگه می دارد و در حالتی که شادمان هستند از آن


ها استقبال می کند»


 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14

كد ساعت و تاريخ

آمار

  • امروز: 3
  • دیروز: 4
  • 7 روز قبل: 57
  • 1 ماه قبل: 359
  • کل بازدیدها: 18734
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس