آوای شریعت

محتواها

  • یا سید الساجدین (ع)
  • گناه بعد از توبه
  • گل باشید تا بعد از مرگ نیز معطر بمانید.
  • گاهی چادرم خاکی می شود!
  • کلمه ها
  • چه کسی قبر امام حسین (ع) را ساخت
  • چه کسی را باید خشنود کرد؟
  • چادر
  • پیر زن ها به بهشت نمی روند
  • نمی دانید چه لذتی دارد ...
  • ناسازگاری آزادی انسان با دینداری و باور به خدا
  • می آیی؛می دانم...
  • من از خدا پسر می خواهم!
  • ملکا ذکر تو گویم که تو پاکّی و خدایی / نروم جز به همان ره که توام راهنمایی
  • مقایسه زن در فرهنگ اسلامی و در فرهنگ غرب
  • معامله با خدا دریچه ای به بی نهایت
  • مشهد الرضا در کلام اهل سنت ...
  • مشتریان کلاه بردار
  • مسئولیت های سازنده در عصر غیبت
  • مسئولیت ما
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

من از خدا پسر می خواهم!

09 دی 1392 توسط هزارپیشه

 

در سفری امام حسن علیه السلام با پای پیاده به سوی مكه حركت می‏كرد. در میانه راه پای مبارك

آن حضرت ورم نمود و شخصی به ایشان عرض كرد: «لو ركبت لیسكن عنك هذا الورم; ای كاش سوار

مركب می‏شدید تا این ورم [پای] شما تسكین پیدا كند.» امام علیه السلام فرمودند:

«كلا و لكنا اذا اتینا المنزل فانه یستقبلنا اسود معه دهن یصلح لهذا الورم فاشتروا منه و لاتماسكوه;

هرگز! [سوار بر مركب نمی‏شوم] و لكن وقتی به منزلگاه [بعدی] رسیدیم، شخص سیاه پوستی نزد

ما می‏آید كه روغنی دارد و برای [درمان] این ورم خوب است، روغن را از او بخرید و نسبت‏ به او بخل نورزید.»

یكی از غلامان به ایشان عرض كرد: بعد از این منزل منزلی كه شخص سیاه پوستی در آن باشد وجود

ندارد تا برای شما روغن بخریم.امام فرمودند: «آری چنین كسی را خواهیم یافت.» پس از آنكه مقداری

راه پیمودند،شخص سیاه پوستی جلوی آنها آمد، امام علیه السلام فرمود: آن سیاه پوست نزد شماست،

روغن را از او بخرید.آن شخص سؤال كرد: این روغن را برای چه كسی می‏خواهید؟

شخصی گفت: برای حسن بن علی علیهما السلام.آن سیاه پوست گفت: مرا نزد او ببرید.

پس از آنكه او به نزد امام علیه السلام آمد، عرض كرد:

«یابن رسول الله! انی مولاك لاآخذ ثمنا و لكن ادع الله ان یرزقنی ولدا سویا ذكرا یحبكم اهل البیت;

ای فرزند رسول خدا!من غلام تو هستم و پول این روغن را نمی‏گیرم. لكن از خدا بخواه كه پسری سالم به من

عطا كند كه دوستدار شما اهل بیت‏باشد.» بعد از آن به بركت دعای امام علیه السلام آن شخص دارای چنین

فرزندی شد.

منبع:مناقب ابن شهر آشوب،جلد3/مدینة المعاجز/بحار الانوار،جلد43

 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 4 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

موضوعات: شهادت امام حسن مجتبی (ع) لینک ثابت

نظر از: یادگاری [عضو] 
  • یادگاری
  • عطر چفیه ها
  • وبلاگ حضرت زینب سلام الله علیها یزد

سلام علیکم خانم هزار پیشه ی عزیز!شهادت امام رئوف علیه السلام رو به شما تسلیت عرض می کنم.شرمنده نتوانستم جوابتون رو بدم.خیلی دلم می خواد به بچه های موسسه سری بزنم اما نگران امتحاناتم،فرصتی ندارم. امروز خیلی برامون دعا کنید.برا همه ی مردم و دوستان.من رو هم طبق آخرین حرف الفبای فارسی"ی"آخر سر دعایی بکن مهربان

1392/10/12 @ 11:12
نظر از: یادگاری [عضو] 
  • یادگاری
  • عطر چفیه ها
  • وبلاگ حضرت زینب سلام الله علیها یزد

سلام علیکم و خدا قوت.امیدوارم همگی ما در مسیر اهل بیت علیهم السلام باقی بمانیم و در مسیر تبلیغ برای دینمان بیش از گذشته کوشا باشیم.همتتان قابل تحسین است مهربانم.

1392/10/10 @ 20:02
نظر از: درخشنده [بازدید کننده]
درخشنده
5 stars

مطلبات مناسبتی شده و خیلی خوشگله همین طوری ادامه بده دوست مهربانم خدا با ماست!!!!!!!

1392/10/10 @ 17:48
نظر از: یادگاری [عضو] 
  • یادگاری
  • عطر چفیه ها
  • وبلاگ حضرت زینب سلام الله علیها یزد

سلام ریحانه جان!ممنونم از حضورت و از همراهی همیشگی ات.خدا نکنه ما رفیق نیمه راه بشیم مهربان.بیادتان هستم.خیلی دلم می خواست امروز می توانستم به مجلس خانم جعفری بروم خودم دیگر جایی نمی روم تا آخر صفر به خاطر امتحانم سپردم به خانم جعفری،اگر موقعیتتان جور است خبر کنید تا با هم برویم گلم.

1392/10/10 @ 10:38


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

كد ساعت و تاريخ

آمار

  • امروز: 2
  • دیروز: 12
  • 7 روز قبل: 111
  • 1 ماه قبل: 323
  • کل بازدیدها: 18375
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس